صبح دختر همسایه مون منو تو پارکینگ ساختمون دید و گفت:
"ببخشید امیر اقا یه لحظه، نمیدونم چرا ماشینم بد روشن میشه بعد هم که روشن میشه زود خاموش میشه؟!!"
گفتم : " سرده خب، یه گاز کوچیک بده درست میشه"
گفت :" اِ اِ جدی میگید؟!!!!"
بعد هم همینطوری که صورتشو آورد جلو گفت : " بی زحمت یواش گاز بگیرید جاش نمونه، آخه من پوستم حساسه زود کبود میشه"
کتونیای عزیز یه بار دیگه به کمکم اومدن
ماشینمو تو پارکینگ گذاشتم و فاصله پنجاه کیلومتری تا محل کارم رو یه ضرب دووویدم
فقط نفهمیدم ماشینش روشن شد یا نه
مطالب عارفانه...برچسب : نویسنده : 2amirsa13945 بازدید : 142